فرمت فایل: doc
تعداد صفحه:30صفحه
تعزیه داری و شبیه خوانی
در گذشته طی دو ماه محرم و صفر ، ۶۰ مجلس تعزیه اجرا می شده است ولی در سالهای اخیز صرفاً در ده روز اول محرم تعزیه می خوانند و در دیگر مواقع سال ، به طور متفرقه چندمجلس تعزیه برگزار می شود.
مرحوم میرزا اسماعیل هنر جندقی در عصر قاجاریه اشعار تعزیه حضرت ابوالفضل (ع) و شبیه فرنگی را سرود و در تنظیم دیگر مجالس تعزیه کوشید. مراسم تعزیه خوانی بانی دارد و بانیان تعزیه هم مخارج تعزیه خوانان را می پردازند و هم از آنان پذیرایی می کنند. از شب هفتم تا دهم محرم در خور و توابع آن تعزیه های حضرت مسلم بن عقیل (ع) حضرت علی اکبر (ع) و حضرت عباس (ع) برگزار می شود.در روز عاشورا تعزیه حضرت امام حسین را می خوانند. تعزیه طفلان زینب (س) ، عابس و حبیب بن مظاهر در خلال این تعزیه انجام می گیرد. عده ای از نیکوکاران محلی با وقف آب و املاک خود در زمان حیات و پس از مرگ ، مجالس شبیه خوانی را تداوم بخشیده اند.
نظر مراجع قديم و روش برخورد آنان با تعزيه چيست؟از ديدگاه اسلام، عزاداري و سوگواري اهل بيت(ع) مي تواند در قالب ها، فرم ها و ابزاري که در ميان ملل و اقوام مختلف مرسوم بوده، محقق شود و به شيوه هاي گوناگون تجلي يابد.
البته اين تا زماني است که قالب ها به شکل ها، شيوه ها و گونه ها، به اصل پيام و محتوا لطمه وارد نسازد، بلکه به بهترين نحو پيام را در ذهن و جان مخاطب جاي دهد. از اين رو استفاده از شيوه هاي عزاداري که در زمان صدر اسلام رايج نبوده (مانند زنجيرزني، سينه زني، تعزيه و…) نه تنها از نظر شرعي اشکال ندارد، بلکه مددکار اسلام بوده و مي تواند در حد خود، شعارهاي عاشورا و اهل بيت(ع) را به گوش انسان معاصر رسانده و قلب او را به سمت باور بدان ها سوق دهد.
البته بايد به اين نکته مهم نيز توجه کرد که عزاداري مشروع و مجاز داراي حدود و چارچوب هاي خاصي است که به وسيله شرع و عقلاء تعيين مي گردد. اگر عزاداري در شيوه هايي اجرا شود که شور را بر شعور غالب سازد و به نوعي موجب انحراف از فلسفه عزاداري گردد خارج از حدود عزاداري مشروع، مقبول، موجه و معقول است.
اگر قالب هاي عزاداري به گونه اي باشد که عقلاي جامعه، آن را تقبيح کرده، آن را موجب وهن مذهب و آموزه هاي اصلي عاشورا مي دانند، قطعا حد غيرمجاز عزاداري خواهد بود (فلسفه عزاداري، محمد رضا کاشفي، مرکز فرهنگي نهاد، چاپ اول، ۱۳۸۱، ص ۲۱).
شکل و صورت عزاداري بايد به گونه اي باشد که بتواند هسته و محتواي اصلي پيام عاشورا را به مردم ابلاغ کند و باور انسان ها را نسبت به آنها تقويت نمايد ولي اگر اين ظاهر به صورتي درآيد که نه تنها باطن و مغز را نشان ندهد بلکه باعث گردد اصل مسأله و موضوع خدشه دار شود، شکل و صورت مناسبي نخواهد بود.
در هر صورت تعزيه همچون ديگر سنت هاي مذهبي بايد به هنگام اجراي آن موازين شرعي رعايت گردد و ارزش هاي معنوي آن پايمال نشود و چون سنتي ديني است بايد مروج و مبلغ فضايل، مکارم و خصال نيکو باشد، مردم را دين شناس نمايد و روح معنويت را در آنان تقويت کند، پس تعزيه در صورتي موجب خشنودي خدا و اولياي الهي است که در حدود بندگي پروردگار بوده و مشتمل بر دروغ، حرام و امور وهن انگيز نباشد.
مسأله شبيه خواني و تعزيه، از ديدگاه فقهي و اعتقادي مورد بحث و بررسي عالمان شيعه قرار گرفته است برخي آن را تحريم و بعضي تجويز کرده اند. از نظر علماي شيعه، خدمتي براي حفظ اسلام بالاتر از اين نيست که بدعت ها از بين بروند و افکار موهوم، خرافي و مضامين سست از متون نوحه ها و شبيه نامه ها حذف شوند، لذا در صورتي که جهات شرعي در تعزيه خواني رعايت گردد و تعزيه پيراسته از وهن و خرافات برگزار شود، بر آن اشکالي مترتب نمي باشد:
نظرات علماي شيعه درباره تعزيه:
۱- آيت الله ميرزا محمد حسين نائيني در فتواي خود ضمن تأييد شبيه خواني، اين قيد را بيان نمود که شعائر مزبور بايد از هرگونه امور ناپسند که شايسته چنين شعاري نيست پاک شود (در اين خصوص ر.ک: کتاب بکاء الحسيني، سيد حسين طباطبايي، صص ۴۸۲ – ۵۰۲).
۲- آيت الله سيد محسن حکيم، ضمن تأييد فتواي ميرزاي نائيني مي افزايد؛ بعضي مناقشاتي که مي شود ناشي از منضم گشتن برخي چيزها و کارهايي است که چه بسا با عزاداري و سوگواري براي سيدالشهدا مغايرت دارد (فتاوي علماي سلف درباره عزاداري و شبيه خواني، فصلنامه هنر، پاييز ۱۳۶۲، ص ۲۹۷).
تعزيه، سوگواري ، مديحه سرايي و موسيقي ايراني
تعزيه يا شبيهخوانى در اصل نمايشى است برپايه قصهها و روايات مربوط به زندگى و مصائب خاندان پيامبر اسلام و بخصوص وقايع ماه محرم سال ۶۱ هجرى در کربلا براى امام حسين (ع) و خاندانش. ابتدا دستههايى وجود داشتند که از برابر تماشاچيان مىگذشتند و با سينه زدن، زنجير زدن و کوبيدن سنج و نظاير آن و حمل نشانهها و علمها و نيز همآوازى و همسرايى در خواندن نوحه، ماجراى کربلا را به مردم يادآورى مىکردند. در مرحله بعد آوازها کمتر شد و نشانهها بيشتر
و يکى دو واقعهخوان ماجراى کربلا را نقل مىکردند و سنج و طبل و نوجه آنها را همراهى مىکرد. چندى بعد، تعدادى از نقالان، چند شبيه يا لباسهاى نزديک به واقعيت، شبيهسازى مصائب خود را شرح مىدادند. در مرحله بعد، شبيهها با هم گفت و شنيد مىکردند. بعد بازيگران پديد آمدند. در آخرين نيم قرن دوره صفويه، تعزيه تحول نهائى خود را طى کرده و به شکلى که مىشناسيم در آمد.بدليل حفظ حرمت، فقط مردان در اين دستهها حضور مىيافتند و نقش زنان را جوانان کم سال بازى مىکردند.