توضیحی مختصر از متن فایل  :

چکیده

هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه بین هوش هیجانی و عزت نفس با خودکارآمدی در نابینایان بود. روش تحقيق توصيفي- همبستگي و جامعه آماري شامل 1300 نفر از نابینایان شهر اصفهان در سال 1390 بود. حجم نمونه محاسبه شده 296 نفر بود كه با روش نمونه گيري تصادفي در دسترس انتخاب شدند. از مجموع پرسشنامه های ارسالی تعداد 278 (94 درصد) برگشت داده شد. ابزارهای جمع آوري اطلاعات شامل پرسشنامه 30 سوالی هوش هیجانی پيتر ايدز و فارنهام(2000)،پرسشنامه خود کار آمدی عمومی شرر (GSES) (1982)،و پرسشنامة 58 سوالی عزت ‌نفس كوپر اسميت (1967) بود. جهت تجزيه و تحليل داده‌ها از روشهاي آماري ضريب همبستگي پيرسون و ضريب رگرسيون استفاده شد. يافته ها نشان داد:  همبستگي مثبت و معناداري بين هوش هیجانی با عزت نفس و خود کارآمدی در نابینایان نشان داده شد (05/0 ). همبستگي مثبت و معناداري نیز بين ابعاد درك عواطف و احساسات خود و ديگران، كنترل احساسات و عواطف، و مهارتهاي اجتماعي با خود کارآمدی در نابینایان نشان داده شد(05/0 ). همبستگي مثبت و معناداري بين عزت نفس با خودكارآمدي كلي و ابعاد آن يعني خود کارآمدی اجتماعي، و خود کارآمدی عمومي در نابینایان نشان داده شد(05/0 ). همچنین همبستگي مثبت و معناداري بين ابعاد درك عواطف و احساسات خود و ديگران، كنترل احساسات و عواطف، و مهارتهاي اجتماعي با عزت نفس در نابینایان نشان داده شد(05/0 ). .

کلید واژه ها: هوش هیجانی ، اعتماد به نفس، خودکارآمدی ، نابینایان.

مقدمه

مطالعات نشان مي‌دهد كه احساسات و عواطف مانند ساير موضوع‌هاي مورد مطالعه علمي، داراي اصولی است كه برخي افراد در آنها تبحر دارند و عده‌اي هم در آن موارد ضعيف هستند. اين كه شخص چقدر در هوش هيجاني مهارت داشته و خبره باشد به نوع تربيت او بستگي دارد . هوش هیجانی نقش مهمی در زندگی ایفا می کند . در صورتی که  فرد از هشياري عاطفي كمي برخوردار باشد و فقط از نظر بهرة هوشي (I.Q) در سطح بالا باشد، ممكن است در دنياي علم، پيشرفت داشته باشد ولي در دنياي شخصي خويش ضعيف است (نوري، 1382). بنابراین هوش هیجانی به علت مرتبط بودن با مهارتهای مهم زندگی شخصی و اجتماعی، نقش مهمی در موفقیت فرد دارد.

گلمن(1997)، هوش هيجاني را  شامل مجموعه مهارتهای خويشتن داري، شور و اشتياق، استقامت و پشتكار، توانايي برانگيختن و تهييج خود می داند و معتقد است، هوش هيجاني در موفقيت افراد يك عامل بسيار مهم محسوب ميشود. بر اين اساس، مهارتهاى مذكور (طبق نظر گلمن) مهارتهایی هستند که لازمه یک زندگی موفق می باشند و قابلیت آموزش دارند.به عبارت دیگر،هوش هیجانی تحت تأثیر اکتسابات و آموزش می باشد.همچنین،گلمن(1997)معتقد است،در حالی که هوشبهربه شدت تحت تأثیرعوامل ژنتیکی می باشد، هوش هیجانی اکتسابی است. با آموزش می توان هوش هیجانی را بارور نمود و فرد را برای یک زندگی سالم و کسب موفقیت های تحصیلی آماده نمود.